love.love.love.love. |
||||||||||||||||
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
|
عاقبت گیتار زن دیوانه شد همره من بر سر پیمانه شد ساز او سر مست شد از مستی اش همنوا شد با تمام هستی اش او به من دل داده من سر می دهم سر چه باشد ،چیز بهتر میدهم در کلامش شور و حال و سادگی در نگاهش نور عشق و زندگی آه از آن گیتار زن بیداد کرد عشق را در کوچه ها فریاد کرد کاسه صبرش دگر لبریز شد گوش جانش بر حوادث تیز شد آه از آن گیتار زن شد بیقرار لحظه ها را می شمارد بیشمار بیقرار وصل شد سر مست گشت عاشق شب، آسمان و کوه و دشت من چه میگویم منم دیوانه ام عاشق گیتار زن مستانه ام ما دو تا یکتا شدیم از همدلی تا نباشد بین ما بی حاصلی ای خدا گیتار زن سر زنده باد تا ابد عشق و جنون پاینده باد نظرات شما عزیزان: |